5
4 out of 5 stars
rating
حسن به خاطر بیکاری به هر کاری حتی دزدی دست میزند تا اینکه دایی او برایش چند محل مختلف کار پیدا میکند اما حسن سر هیچ کاری دوام نمیآورد تا اینکه بالاخره حسن به عنوان شاگرد حجرهٔ حاجی به کار مشغول میشود و در همین هنگام به فرنگیس دختر آقای زمانی که از همسایگان حاجی است علاقمند میشود. حاجی به علت زرنگی حسن به او پیشنهاد وارد کردن 10 تن چای از هند را می دهد که چای ها به نام حسن وارد شود اما سود آن نصف شو