6.7
4 out of 5 stars
rating
علی از یک خانوادهٔ مذهبی و بازاری است و به سنتور علاقهٔ زیادی دارد، وقتی شیفتگی او فاش میشود، ناچار بین خانواده و سنتور، دومی را انتخاب کرده و از خانواده رانده میشود. علی در موسیقی چنان تبحری پیدا میکند که شهرهٔ عام و خاص میشود و کنسرتهایش با استقبال غیرمنتظره ای روبرو میشود. علی در اوج موفقیت، عاشق هانیه میشود و با او ازدواج میکند، اما در غفلت و بیتوجهی رفته رفته به دام اعتیاد گرفتار شده و سپس بدبیاریهایش آغاز میشود، کنسرتهایش مجوز نمیگیرد و ناگزیر برای ادامهٔ زندگی از طریق خواندن و نواختن در عروسیها زندگی را میگذراند. امّا یک روز در یک درگیری، سازش میشکند و از آن پس او، که همسرش نیز رهایش کردهاست، آواره شده و به کارتن خوابها میپیوندد اما سرانجام خانواده به یاریش شتافته و او را به آسایشگاه ترک اعتیاد میبرند و از این پس علی بدون دغدغه، بار دیگر سنتور مینوازد