0
4 out of 5 stars
rating
هزاد و برادر همسرش كامران به اتفاق اكبر سالهاست كه با هم دوست و همكار هستند. بهزاد، مدیرعامل یک شركت واردات و صادرات است كه اكبر هم در آن شریک است. در پی خواستگاری اكبر از غزل، دختر بهزاد، بین این دو شریک اختلاف میافتد و بهزاد تصمیم به جدایی می گیرد. از طرفی منصور كه سالها پیش خواستگار غزل بوده به ایران بازگشته و با شركت بهزاد در زمینه تولید پروتز قرارداد میبندد